English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4351 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the above figures U ارقام بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data U ارقام
statistics U ارقام
numerics U ارقام
aggregates U ارقام کلی
check digits U ارقام تست
sales figure U ارقام فروش
Roman numerals U ارقام رومی
raw data U ارقام خام
aggregate U ارقام کلی
figures shift U مبدله ارقام
equivalent binary digits U ارقام دودویی هم ارز
equivalent binary digits U ارقام دودویی معادل
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
significant digits U ارقام معنی دار
digit span test U ازمون فراخنای ارقام
decimal digit U ارقام دستگاه دهدهی
digits U محل ارقام در عدد
precision U تعداد ارقام یک عدد
documented plan figures U ارقام مستند برنامه
manipulation U ارقام راجابجا کردن
digit U محل ارقام در عدد
notations U نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
items U تعداد حروف و ارقام در داده
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
notation U نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
item U تعداد حروف و ارقام در داده
ticked U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
naturals U نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
natural U نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
stat [on something] U ارقام [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
normalization U تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
notations U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
notation U سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
bcd U نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
texts U فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
filed U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file U به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
text U فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
scalogram U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
scallywag U نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
personal U ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
partial carry U فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
fixed point notation = U نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
binary coded decimal U سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
truncates U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
zero compression U روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
on high U در بالا
upping U بالا
upped U رو به بالا
overhead U سر بالا
up U بالا
ascendency U بالا
overhead U بالا
up U رو به بالا
upped U بالا
uppermost U از بالا
upping U رو به بالا
outreach U بالا
balcony U لژ بالا
overtones U بالا تن
overtone U بالا تن
superincumbent U از بالا
up stairs U بالا
up there U ان بالا
at a great age U در سن بالا یی
aloft U بالا
upside U بالا
upper limit U حد بالا
ascendancy U بالا
top U بالا
balconies U لژ بالا
upper U بالا
atop U بالا
above U در بالا
highest U بالا
high U بالا
highs U بالا
headwater U بالا اب
over U بالا
in old age [in great age] U در سن بالا
galleries U لژ بالا
aweigh U بالا
lever bridge U پل بالا رو
gallery U لژ بالا
over- U بالا
topside U قسمت بالا
topmast U دکل بالا
high frequency U بسامد بالا
top pour U ریختن از بالا
top cast U ریختن از بالا
the upper storey U اشکوب بالا
topsides U قسمت بالا
rally U بالا بردن قی مت
rallies U بالا بردن قی مت
rallied U بالا بردن قی مت
soars U بالا رفتن
ascending U بالا رونده
raising U بالا اوردن
shoot forth U بالا جستن
shoot out U بالا جستن
high contrast U تغایر بالا
to bring up U بالا اوردن
to cast the g. U بالا اوردن
to fetch up U بالا اوردن
to puff out U بالا امدن
they were filfty at the outsid U دست بالا
to puff up U بالا امدن
to set in U بالا امدن
lifting device U ابزار بالا بر
top carriage U قنداق بالا
high efficiency U راندمان بالا
soared U بالا رفتن
soar U بالا رفتن
shoot-outs U بالا جستن
shoot-out U بالا جستن
booster U بالا برنده
boosters U بالا برنده
upgrade U بالا بردن
toss your oars U پارو بالا
unfield U میدان بالا
up and down U بالا و پایین
head piece U قسمت بالا
h.f. U فرکانس بالا
lift U جر ثقیل بالا بر
uplifter U بالا برنده
upper beam U تیر بالا
face up feed U خورد رو به بالا
upraise U بالا بردن
ascendance U بالا رفتن
upper bound U کران بالا
ascendent U بالا رونده
ascensive U بالا رونده
at the utmost U دست بالا
upgrade U از درجه بالا
upgrade U بطرف بالا
high burst U ترکش بالا
upgrading U بطرف بالا
upgrading U از درجه بالا
upgrading U بالا بردن
upgrades U بطرف بالا
abovestairs U طبقه بالا
upgrades U از درجه بالا
heave in U بالا کشیدن
heave away U بالا بکشید
upgrades U بالا بردن
upgraded U بطرف بالا
upgraded U از درجه بالا
upgraded U بالا بردن
bottom up U از پایین به بالا
raise U بالا بردن
plan view U نمای بالا
high storage U انباره بالا
pushup U بالا فشردنی
radio frequency U فرکانس بالا
toss U بالا انداختن
tossed U بالا انداختن
regorge U بالا اوردن
tosses U بالا انداختن
upheavals U بالا امدن
tossing U بالا انداختن
high resolution U وضوح بالا
upheaval U بالا امدن
res U noitaloseR بالا
high precison U دقت بالا
promoting U بالا بردن
promotes U بالا بردن
plan view U دید از بالا
spec U مشخصات بالا
raise U بالا کشیدن
raises U بالا بردن
raises U بالا کشیدن
mountant U بالا رونده
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
1The unemployment figures are a disgrace.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1Soar
1preppy
1I carried her up the five steps to the front door
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com